نی ما جوادپورمجموعه آثار نی ما جوادپور نی ما جوادپور

  • برنامه ها
    • مشق
    • مـکـتـوم
    • انتهای نهایت
  • مقالات و مقولات
  • روزنگار
  • سـخنرانی و درسگفتار
  • اشعار
  • پیشنهاد و معرفی
  • کتاب
  • روزنامه آنلاین تقریر
  • ارتباط با من

نی ما جوادپورمجموعه آثار نی ما جوادپور نی ما جوادپور

  • برنامه ها
    • مشق
    • مـکـتـوم
    • انتهای نهایت
  • مقالات و مقولات
  • روزنگار
  • سـخنرانی و درسگفتار
  • اشعار
  • پیشنهاد و معرفی
  • کتاب
  • روزنامه آنلاین تقریر
  • ارتباط با من
  • صفحه خانگی
  • >
  • اشعار
  • >
  • موریانه های چوبی

موریانه های چوبی

  • مارس 19, 2021

این شعر را با صدای شاعر از اینجا دریافت و گوش کنید. 


 فَأَلْقَى مُوسَى عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ

پس موسی عصایش را انداخت و ناگهان آنچه را به دروغ ساخته بودند، بلعید

قرآن / سوره 26 / آیه 45

—————————————

چاره هیچ نیست جز رفتن

آنجا که فرجام ِ – حتی صادقانه –

با دروغگو ماندن ؛

دروغگو ماندن است

 …

آنجا که

دستهایت را می گیرند

تو را به تماشای لطافت ابرها و استواری کوه ها می برند

بی آنکه بدانی

 آنها جز پرده ها و دیوارهایی نیستند

تا ماه و خورشید را از تو پنهان کنند

و در همان چشم انداز

به لطافت ابرها و استواری کوه ها

سوگند می خورند که

صادقانه می مانند!

…

آری …

چاره هیچ نیست جز رفتن

آنجا که کیک و چای عصرانه را

با طعم سوگند به عشق تو می خورند

و شراب شامگاهی را

بر سفره ی تنی که بساط عیش دیگری ست

به سلامتی ِ هرچه عاشق

…

حالا تو بنشین و عصا بیانداز

اینجا موریانه های فریب

اژدهای عصای تو را

یک لقمه می کنند …

پوزخندی نصیب رسالتت می شود

عصایت را به چاپلین می دهند

او راه می رود

و آنها دندان نیش در لاشه ی شرافت فرو کرده

می بلعند …

می خندند …

به تو

و عصایی که

تکیه گاهت بود و دیگر نیست

…

آه …

موسای بی عصا !

چاره هیچ نیست جز رفتن

آنجا که با پرهای پروانه قفس ساختند

و موریانه های چوبی با اره ی دندان

در روح درختان لانه کردند …

آنجا که غرّش خرده استخوانهای اعتماد

لای دندان درندگان ِ باور

خواب هیچ اژدهایی را نیاشفت

آنجا که بر دار ِ صبح

رقص قامت شب

نه معنای پایان سیاهی

که سیاهی بی پایان ِ سیرت آنها بود

که با شب نشستند

و سپیده دمان

شب را به خون نشاندند

…

چاره هیچ نیست جز رفتن

از جنگلی

که تبردار با چوب ِ درختی خانه می سازد

که بر آن لانه ی صدها پرنده است

…

چاره هیچ نیست جز رفتن

به درگاه خدایی

که وعده بارش عذابش بر دروغگویان

دروغ نیست

و حالا ..

هر قطره اشک من

چون عصایی

بر خاک می افتد …

—

1392/6/3


  • موریانه های چوبی

نوشته های مرتبط

{"qurey":{"category__in":[43],"post__not_in":[501046],"posts_per_page":3,"ignore_sticky_posts":1,"orderby":"rand","post_type":"post"},"title":"\u0647\u0645\u0647","post_title":1,"between":"40px","layout":"grid","grid_layout":"grid_3","padding":{"left":"20","top":"20","right":"20","bottom":"20"},"ratio":"rd-ratio75","image_size":"medium","excerpt":"","alignment":"right","meta_layout":{"between":"between-2","layout":"layout-3"},"box_layout":"none","image_effect":"grow","caption_effect":"imghvr-fade","key":"related","post_type":"post","action":"reza_post_grid_3","post_status":"publish"}

بازی شیر و شغال

با طعم پنیر

دستها ، سرها ، کلاه ها

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ها

{"number":"8","cats":"","orderby":"","post_title":1,"title":"\u0647\u0645\u0647","excerpt":"","excerpt_limit":"","title_limit":"","meta":{"meta_category":"","meta_author":"","meta_date":"","meta_view":"","meta_comments":""},"list_layout":"list_1","featured_layout":"featured_1","between":"40px","image_size":"full","ratio":"rd-ratio75","image_width":"40","box_layout":"boxed-details","caption_layout":"","key":"widget_blog_list","post_type":"post","action":"reza_post_list_1","post_status":"publish"}

مخلوقات اشرف

بازگشت به جدید

دو حکومت، دو بختیار، دو ترور

خریدِ حمید

تقلید تولید و تولید مقلد

ایران و کاتخونِ شیعه

پیکار با انکار ایران

بی‌شـرف

برچسب نوشته ها

انقلاب مشق سیاست اسلام اپوزیسیون فلسفه روشنفکری انتخابات فقه اصلاحات ایران اخلاق مشروطیت مشروطه مارکسیسم پهلوی سینما دین هنر زنان

instagram

نی ما جوادپور مجموعه آثارنی ما جوادپور

و این منم؛ گفته‌ها و نوشته‌ها، نه آن‌که می‌گفت و می‌نوشت
#