نی ما جوادپورمجموعه آثار نی ما جوادپور نی ما جوادپور

  • برنامه ها
    • مشق
    • مـکـتـوم
    • انتهای نهایت
  • مقالات و مقولات
  • روزنگار
  • سـخنرانی و درسگفتار
  • اشعار
  • پیشنهاد و معرفی
  • کتاب
  • روزنامه آنلاین تقریر
  • ارتباط با من
  • صفحه خانگی
  • >
  • مقالات و مقولات
  • >
  • حمله اسرائیل؛ آگاهی تاریخی و تاریخِ آگاهی در ایران

حمله اسرائیل؛ آگاهی تاریخی و تاریخِ آگاهی در ایران

  • اکتبر 26, 2024

‏‏« در شرایطی که مسلمین برای آزادی فلسطین و سرزمین‌های خود جانفشانی می‌کنند،‏ شاه جمعیت کثیری از علما، فضلا و اساتید برجسته حوزه‌های علمیه و بسیاری دیگر از‏‎ ‎‏روشن‌فکران ایرانی را به زندان و تبعید کشیده و تحت وحشیانه‌ترین شکنجه‌ها قرار داده‏‎ ‎‏است.‏ می توان گفت که این صحنه سازی‌ها و دستگیری‌ها برای سرگرم کردن ملت ایران به‏‎ ‎‏مصیبت‌های خود و دور نگهداشتن اذهان از جنگ ملت اسلام با اسرائیل است.»

روح الله خمینی – 1352/7/22

…

شنبه 5 آبان 1403 در تاریخ نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان روزی ویژه ثبت خواهد شد. در بامداد این روز، اسرائیل به عنوان  اولین کشور پس از عراق، به صورت رسمی به پایتخت ایران حمله‌ای نظامی کرد.

نظام سیاسی حاکم در ایران طی 45 سال اخیر با برخی از کشورها به صورت مستمر، و با برخی دیگر از کشورها به صورت مقطع‌ای و موسم‌ای، دچار اختلافات و مناقشات و مخاصماتی بوده است. اما هیچ‌کدام از این کشورها، جز عراق در دوران حکومت حزب بعث، به پایتخت ایران حمله‌ی نظامیِ رسمی انجام نداده‌اند. حتی امریکا نیز که یکی از کشورهایی به شمار می‌رود که طی 45 سال اخیر به صورت مستمر با جمهوری اسلامی ایران، در میدان مخاصمه قرار داشته، هرگز به صورت رسمی حمله‌ای نظامی به پایتخت ایران نداشته است. در حالی که، اسرائیل علاوه بر حمله‌ی نظامی اخیر، طی این 45 سال، بارها به صورت «غیر رسمی» اقدام به چندین ترور و چندین عملیات نظامی دیگر در ایران کرده است. و طرفه آن‌که، اسرائیل طی جنگ 8 ساله‌ی ایران و عراق، به صورت غیرمستقیم در جبهه‌ی مخالفت با عراق داشت، و چندین عملیات نظامی علیه عراق انجام داد که به صورت غیرمستقیم در راستای منافع جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت.

اینک، و با توجه به تغییر مشخصات و مختصات جنگ‌ها در عرصه‌ی جهانی، نسبت به حدود 4 دهه قبل، این واقعیت غیرقابل انکار را باید به عنوان فصلی مهم در تاریخ ایران مورد توجه و ارزیابی قرار داد که ایران بار دیگر از جانب یک کشور خارجی با تجاوز نظامی رسمی مواجه شده است.

در تاریخ ایران در مواجهه با جهان جدید، جنگ با دیگر کشورها، یکی از مهم‌ترین مقاطع تاریخی به شمار می‌رود که شرایط را برای ایجاد آگاهی نسبت به «مشکل ایران» فراهم کرده است.

برای نمونه، حدود 500 سال پیش از این، آن‌جا و آن‌گاه که در معرکه‌ی چالدران، حکومت صفوی در میدان جنگ با حکومت عثمانی قرار گرفت، نطفه‌ی نوعی از آگاهی از مشکل ایران بسته شد که بر اساس آن، متولیان حکومت صفوی دریافتند که در مواجهه‌ی نظامی با کشورهای هم‌جوار، دیگر نمی‌توان و نباید به بهای دفاع از ایدئولوژیک از مدعیات مذهبی، تمامیت ارضی ایران را در معرض زوال قرار داد. بر همین اساس، اگر تا پیش از آغاز آن مواجهه‌ی نظامی، متولیان حکومت صفوی آشکارا قدم و قلم در مسیر تکفیر و تفسیق سلاطین عثمانی می‌نهادند و خطاب به ایشان رسماً می‌نوشتند «بس تجربه کردیم در این دیر مکافات / با آل علی هرکه در افتاد برافتاد»، و از دیگر سو، خطاب به همان رقبای مذهبی-سیاسی خود می‌نوشتند «ما طایفه‌ی شما را ناصبی و خارجی و یزیدی و نصرانی و قدری و مروانی و منافق و ظالم آل‌محمد و اعدای اهل بیت می‌دانیم….»، اما پس از مشاهده‌ی توابع و توالی آن نوع جنگ‌ها، پادشاه ایران، سلطان سلیمان را این‌گونه خطاب می‌کرد «ناصب‌الملک و الدین، حافظ ثغور الاسلام… الموید بتاییدات الجلیه من عندالله الملک العزیز المنان و الموفق بتوفیقات الله المعینی المستعان.»

این‌ها، و بسی بیش از این‌ها، توالی مواجهه‌ی حکومت ایران با توابعِ جنگ با همسایه‌ای بود که تدوام اختلافات مذهبی با آن، در عرصه‌ی نظامی، می‌توانست باعث تهدید و تحدیدِ ایران شود.

حدود سه سده پس از جنگ چالدران، مواجهه‌ی نظامی حکومت فتح‌علی شاه قاجار با روسیه، باعث ایجاد جنگی دوران‌ساز در تاریخ ایران شد که مقطع نخست آن، حدود یه دهه ادامه یافت. یکی از مهم‌ترین توابع و نتایج جنگ‌های اول و دوم ایران و روسیه، جدایی بخش‌هایی از کشور ایران بود. اما مهم‌ترین نطفه‌ی آگاهی درباره آن جنگ‌ها در رحم این باور بسته شد که پس از این، در مواجهه‌ی نظامی با دیگر کشورها، نمی‌توان و نباید منافع و مقاصد کشورهای قدرتمند جهان را در نظر نداشت. در آن دوره از جنگ‌ها، ایران بارها از جانب فرانسه و انگلستان و عثمانی با نقض معاهدات و پیمان‌های نظامی مواجه شد که این موارد بر نتیجه‌ی آن جنگ‌ها تأثیر مستقیم و بنیادین داشت. از دیگر سو، متولیان حکومت قاجاریه در مواجهه با توابع و توالی آن جنگ‌ها دریافتند که هرنوع پیشرفت تمدنی و فرهنگی ایران، نمی‌تواند و نباید در خلاء پیشرفت نظامی انجام شود.

حدود یک سده پس از جنگ‌های اول و دوم ایران و روسیه، مواجهه‌ی ایران با توابع و توالی جنگ جهانی اول، باعث پیدایش این آگاهی در ایران شد که ضعف نظامی کشور، می‌تواند عاملی بسیار مهم در راستای تهدید و تحدید دستاوردهای ارزشمندی باشد که در عرصه‌ی گذار از حکومتِ سنتی به حکومتِ قانون و نظام مشروطیت، ایجاد شده است. در آن دوران و در آن میدان، ضعف نظام سیاسی حاکم بر اساس عدم توانمدی در عرصه‌ی نظامی و اقتصادی، باعث شد تا مجلس قانون‌گذاری کشور که پیش از آن، با تهدید رسمی کشوری چون روسیه تعطیل شده بود، در مواجهه با شرایط ایجاد شده در جنگ جهانی اول، بار دیگر تعطیل شود.

حدود دو دهه بعد، مواجهه‌ی ایران با جنگ جهانی دوم، نشان داد که آگاهی ِایجاد شده پس از جنگ‌های اول و دوم ایران و روسیه، درباره اهمیت نقش کشورهای قدرتمند جهان در مناسبات سیاسیِ داخلی، هرگز در ایران تداومی مبتنی بر عبرت و خبرت نداشته است.

اما بلافاصله پس از پایان جنگ جهانی دوم، نظام سیاسی حاکم در ایران، با پادشاهی جدید به نام محمدرضا پهلوی، در گذرِ زمان کوشید تا از آن آگاهی‌های ایجاده شده‌ی تاریخی بر اثر جنگ‌های ایران با دیگر کشورها در مواجهه با جهان جدید، در راستای حفاظت و حراست از ایران و ایرانیان بهره‌برداری‌های بنیادین کند. بر همین اساس، حکومت پهلوی دوم، هرگز گام در میدانِ تجربه‌ی صفویه نگذاشت؛ میدانی که در آن مناقشات و مخاصمات ایدئولوژیک مذهبی با دیگر کشورها، می‌توانست ایران و ایرانیان را در معرض تهدید قرار دهد. از دیگر سو، حکومت پهلوی دوم، به فراست و درایت دریافت که بدون تکیه و تاکید بر پیشرفت‌های نظامی و بهره‌برداری مضاعف از تسلیحات جدید، نمی‌توان پاسدارِ میراث ارزشمند مشروطیت بود. و در همین راستا، حکومت پهلوی دوم، با توجه به تجربه‌ی تاریخیِ جنگ‌های اول و دوم ایران و روسیه، و جنگ‌های اول و دوم جهانی، به ظرافت و ذکاوت دریافت که حفاظت و حراست از ایران و ایرانیان، بدون در نظر داشتن منافع و مقاصد کشورهای قدرتمند جهان، پایگاه و جایگاهی جز در مردابِ خیال‌اندیشی و گسسته‌خردیِ ایدئولوژیک نخواهد نداشت. فرآورده‌ی توجه به آن نوع آگاهی‌های تاریخی، و در نظر گرفتن جوانب و عواقب آن‌ها، چیزی جز این نبود که حکومت پهلوی به تنها حکومتی بدل شد که در ظل و ذیلِ آن، ایران طی 500 سال اخیر، از جانب کشوری دیگر مورد تجاوز نظامی رسمی قرار نگرفت.

اما پس از انقلاب 1357، نظام جمهوری اسلامی ایران، برگی از دفتر تاریخ ایران را رقم زد که در آن نه تنها هیچ‌گونه التفاتی نسبت به آن نوع آگاهی‌های تاریخی وجود نداشت، بلکه در عرصه‌ی نظر و عمل، هیچ اقدامی از جانب این حکومت انجام نشد که بر خلافِ آن نوع آگاهی‌های تاریخی نباشد. و کم‌ترین توالی فاسد این نوع عدم التفات‌ها، جنگ 8 ساله با عراق بود.

نظام جمهوری اسلامی ایران، از آگاهی ایجاد شده در دوران صفویه خصوصاً پس از جنگ چالدران، از آگاهی ایجاد شده در دوران قاجاریه خصوصاً پس از جنگ‌های اول و دوم ایران و روسیه و جنگ‌جهانی اول، و از آگاهی‌های ایجاد شده در دوران پهلوی اول در مواجهه با جنگ جهانی دوم، بهره‌برداری نکرد. عدم التفات نظام جمهوری اسلامی به توابع و توالی مناقشات و مخاصمات ایدئولوژیک مذهبی با دیگر کشورها، و نوع و لونِ جاگیری و جهت‌گیری این حکومت در عرصه‌ی مناسبات حاکم بر عرصه‌ی توازن قوا در سیاستِ جهانی، و میزان بهره‌مندی از توانمندی‌های نظامی، باعث شد تا ایران طی 45 سال اخیر به میدانِ فراخ و هم‌واری بدل شود جهت پذیرش خسارت‌های بنیادینِ بی‌التفاتی‌ها به آگاهی‌های تاریخی در عرصه‌ی مواجهات سیاسی و نظامی در جهان جدید با دیگر کشورها.

حمله‌ی نظامی اخیر اسرائیل به ایران، یکی از فراوان مقاطع تاریخی در مواجهه‌ی ایران با جهان جدید، در میدان جنگ است که می‌تواند باعث ایجاد و بسط آگاهی نسبت به معانی و مبانی این نوع مواجهه شود. اما در شرایطی که نظام نظری حاکم بر عرصه‌ی علم و دانش در ایران، چیزی جز نظام نظری روشن‌فکری نیست، و در شرایطی که عرصه‌ی سیاست‌گذاری و سیاست‌گزاری در ایران نیز تیول روحانیت شیعه است، از هم اکنون نمی‌توان امیدی به ایجاد و بسط آن نوع آگاهی در ایران داشت.

روشن‌فکری ایرانی، از بامداد شنبه 5 آبان 1403 به بعد، بر اساس عادت مألوف و طریق معروف، به میدانِ دوگانه‌ی حمایت یا مخالفت ایدئولوژیک با جمهوری اسلامی و اسرائیل بدل خواهد شد و بس. و این فرجام محتوم روشن‌فکری ایرانی است که با آلوده‌گی به انواع جهالت درباره آگاهی تاریخی و تاریخِ آگاهی در گذشته‌ی ایران، و آلوده‌گی به انواع جهالت درباره تاثیرات بنیادین آن نوع آگاهی‌ها بر آینده‌ی ایران و ایرانیان، تنها وسیله و ابزاری است در دستانِ مبارزان سیاسیِ اهل ایدئولوژی، برای کسب و حفظ و بسطِ قدرت در عرصه‌ی سیاست.


       

  • اسرائیلتاریخجنگفلسطین

نوشته های مرتبط

{"qurey":{"category__in":[42],"post__not_in":[503602],"posts_per_page":3,"ignore_sticky_posts":1,"orderby":"rand","post_type":"post"},"title":"\u0647\u0645\u0647","post_title":1,"between":"40px","layout":"grid","grid_layout":"grid_3","padding":{"left":"20","top":"20","right":"20","bottom":"20"},"ratio":"rd-ratio75","image_size":"medium","excerpt":"","alignment":"right","meta_layout":{"between":"between-2","layout":"layout-3"},"box_layout":"none","image_effect":"grow","caption_effect":"imghvr-fade","key":"related","post_type":"post","action":"reza_post_grid_3","post_status":"publish"}

آزمون پرونده هسته ای و رفراندوم

چرا نظام سیاسی ایران، نه دموکراسی و نه تئوکراسی است؟

خرِ بوریدان

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ها

{"number":"8","cats":"","orderby":"","post_title":1,"title":"\u0647\u0645\u0647","excerpt":"","excerpt_limit":"","title_limit":"","meta":{"meta_category":"","meta_author":"","meta_date":"","meta_view":"","meta_comments":""},"list_layout":"list_1","featured_layout":"featured_1","between":"40px","image_size":"full","ratio":"rd-ratio75","image_width":"40","box_layout":"boxed-details","caption_layout":"","key":"widget_blog_list","post_type":"post","action":"reza_post_list_1","post_status":"publish"}

مخلوقات اشرف

بازگشت به جدید

دو حکومت، دو بختیار، دو ترور

خریدِ حمید

تقلید تولید و تولید مقلد

ایران و کاتخونِ شیعه

پیکار با انکار ایران

بی‌شـرف

برچسب نوشته ها

انقلاب مشق سیاست اسلام اپوزیسیون فلسفه روشنفکری انتخابات فقه اصلاحات ایران اخلاق مشروطیت مشروطه مارکسیسم پهلوی سینما دین هنر زنان

instagram

نی ما جوادپور مجموعه آثارنی ما جوادپور

و این منم؛ گفته‌ها و نوشته‌ها، نه آن‌که می‌گفت و می‌نوشت
#