نی ما جوادپورمجموعه آثار نی ما جوادپور نی ما جوادپور

  • برنامه ها
    • مشق
    • مـکـتـوم
    • انتهای نهایت
  • مقالات و مقولات
  • روزنگار
  • سـخنرانی و درسگفتار
  • اشعار
  • پیشنهاد و معرفی
  • کتاب
  • روزنامه آنلاین تقریر
  • ارتباط با من

نی ما جوادپورمجموعه آثار نی ما جوادپور نی ما جوادپور

  • برنامه ها
    • مشق
    • مـکـتـوم
    • انتهای نهایت
  • مقالات و مقولات
  • روزنگار
  • سـخنرانی و درسگفتار
  • اشعار
  • پیشنهاد و معرفی
  • کتاب
  • روزنامه آنلاین تقریر
  • ارتباط با من
  • صفحه خانگی
  • >
  • مقالات و مقولات
  • >
  • تاوان آگاهی از آبادی

درنگی در وقفه در انتشار «الفبا»
تاوان آگاهی از آبادی

  • دسامبر 11, 2021

انتشار «روزنامه آنلاین الفبا» طی هفته اخیر با وقفه ای کوتاه مواجه شد.

طی حدود یک دهه فعالیت در عرصه «روزنامه نگاری آنلاین» همواره بر آن بوده ام تا انتشار روزنامه در سایه ی انتشارِ مسائل و مصائبِ پیرامون و مربوط به آن قرار نگیرد. زین پس نیز تا اطلاع ثانوی؛ همانیم و همان خواهد بود. اما این چند سطر، قلمی خواهد شد، تنها به احترام مخاطبان معدودی که دلی در گرو تداوم انتشار «الفبا» داشته و دارند.

«الفبا» همچون اسلاف خود یعنی «دبستان» و «باهم»، با پشتوانه‌ی سلبیِ سترگی منتشر شد. بر این مبنا و به این معنا که؛ با فهم و درک و دریافتِ مشخصات و مختصاتِ حاکم بر فضای مطبوعاتی کشور، «الفبا» آمد، نه برای رقابت با دیگری و دیگران، بلکه برای اعلام ِ به رسمیت نشناختن نفسِ این رقابت. «الفبا» آمد، نه برای جذبِ مخاطبِ دیگر رسانه ها، بلکه برای ساخت و پرورش مخاطب. «الفبا» آمد، تا شهادت تاریخی و مُهر باطلی باشد بر ادعای بیرون نیامدنِ آگاهانه‌ی عده ای از روزنامه نگاران از وادی تأیید و تحکیم و ترویجِ انحطاط فرهنگ در این دیار. «الفبا» آمد، نه برای برتر بودن، بلکه برای بهتر بودن، در دیار و در دورانی که بهتری، باعثِ برتری نبود و نیست.

و از این‌جهت و بر این نمط بود که طی حدود یک دهه، خشک از سیلابِ تسخیف و تخفیف و تخریب و تکفیر و تهدید و تطمیع گذشتیم، چرا که آنچه بسیارانی عاملِ ضعف و مانعِ قوت ما می دانستند، از اصل و اساس، متاعی نبود که در بازارِ ما عرضه شود و خریدار داشته باشد.

آنجا و آنگاه که حضرات در پی جلب و جذب مخاطب میلیونی، صبح، جسمی وابسته به احمدی نژاد داشتند و شب، روحی فداییِ روحانی، ما در پیِ پرداختن به علل و دلایلِ هبوط عرصه‌ی فرهنگ در هاویه‌ی این دوئالیسمِ منحوس بودیم. آنجا و آنگاه که حضرات شرطِ ادامه حیات ما در عرصه روزنامه نگاری را اتصال به یکی از «مقامات» می دانستند، ما در پیِ نشان دادن درازدستیِ افساداتی بودیم که به نام «اصلاحات» از آستینِ کوته همانگونه اتصالات بیرون شده بود.

اما هرگز سقوط از آن سوی بام را نیز روا ندانسته و تأیید نکردیم و به نمایش نگذاشتیم، سقوطی از نوع و لونِ مدعای باطلِ «گریز از مقامات و تکیه بر مردم پاک و منزه و قهرمان».

آنجا و آنگاه که رسانه های طالبِ مخاطبان میلیونی، هرگونه خبط و خطا و جفا و دغا از جانب همین «مردم» را تحت عنوان قهرمانی و دلاوری و آگاهی و رشادت و حماسه و… گسترده و برجسته می کردند، ما از انواع آفاتِ منبعث از جهل و خطا و خرافه و توهمِ همین مردم می نوشتیم.

ما نه رعیتِ اربابِ قدرت بودیم، نه راعیِ خلق قهرمان. ما آن بودیم که بودنش در این دیار و در این دوران در مرزهای غیرممکن قرار داشت.

«الفبا» خروشی عقلانی و اخلاقی بود بر «آنچه بود»، و مشعلی روشن در مسیرِ «آنچه باید باشد». با عده و عُده ای اندک، و توان و امکانی محدود، و با حملات و هجماتِ جماعتی که ما را نه از بابِ خارج کردن رقیبی از میدان، بلکه از بابِ بی اعتبار کردن هر آنکه موید و مُبلغ و مقلدِ ایشان نیست، می نواختند و می گداختند.

ما، اما هرگز بانگ مظلومیت سر ندادیم، در دیار و در دورانی که بر سبیل مغلطه؛ مظلومیت نشانه‌ی حقانیت است.

حقانیت ما در گروِ مظلومیت ما نبود، چرا که از اصل و اساس خود را مظلوم نیز نمی دانستیم. و می دانستیم آنکه ظلم بر خویشتن را می پذیرد و از آن چون پله ای برای صعود به اغراض و اهداف خود بهره می جوید، شایسته‌ی دفاع از مظلومانِ بر حق، و مظلومانِ عاری از حق، نخواهد بود.

ما بدل به آیینه‌ی عبرتی شده بودیم که حضرات، دیگرانی که سودای خروج از وادی آلوده به انواع جفا و دغای ایشان داشتند را در برابرمان قرار می دادند و می گفتند «ببینید! این است سرنوشت هر کس که مشتاقانه به زیستِ تحت سلطه ی ما تن ندهد».

بارها و بارها و بارها در برابر دیگران و برای عبرت همان دیگران از فرجام ما، پنهان در انواع حجاب می نوشتند و می گفتند «چیه جز یه سایت دوزاری؟! چندتا مخاطب دارن مگه؟! و…».

از نخستین روزهای انتشار نخستین نشریه ما، ماجرا جز از جنس و سنخ همین نوع حملات و هجمات نبود، اما ما حدود یک دهه به راه خود ادامه دادیم، راهی که حضرات با قیاس به نفسی آغشته به جهل مرکب، از درک و فهم و دریافتِ معنا و مبنای آن عاجز بودند و هستند و تا اطلاع ثانوی خواهند بود.

ما به علت کسبِ آنگونه افتخارات و اعتباراتِ مطلوبِ حضرات نیامده بودیم که به علتِ محروم ماندن از آنها ترک میدان کنیم و یا به خاکبوسی ِدرگاهِ پذیرشِ سلطه‌ی ایشان بازگردیم. ما ماندیم. نه تنها برای نفسِ ماندن. ما ماندیم تا نشان دهیم که تلاش برای بهتر ماندن، نفسِ بهتر ماندن است. ما ماندیم تا منظره‌ی طالبانِ «بهتر بودن» در این دیار و در این دوران، بدل به برهوتی باطل نشود. ما ماندیم تا اهل عبرت و خبرت بدانند که نماندن بهتر است از بد ماندن، و تنها ماندن بهتر است از با بدی ماندن.

ما ماندیم با آگاهی از اینکه تاوان اینگونه ماندن را تنها خود نخواهیم پرداخت.

خانواده و دوستان و همراهان ما در این سالها در امان نبودند از فوران و غلیانِ انواع دنائت و رذالتِ اهالی اردوگاه «جهل و جنون». نااهلانی که هرچه در توان داشتند و نداشتند به کار گرفتند برای خاموشی مشعل «الفبا»، و یا بدل شدن ما به نسخه‌ی بدلِ خودشان.

تاوان اینگونه ماندنِ ما را دیگرانی نیز دادند که سزاوارِ آن نبودند. و دریغا که عده ای در این میان، به ستوه آمده از تحمل ِ بارِ این مصائب، گام در مسیرِ جدایی از ما و فراموشی ما نهادند، و دیگرانی در عیان و نهان نوشتند و گفتند « تعطلیش کن، فایده ای جز ضرر نداره!».

اما ما ماندیم. نه تنها برای «روزنامه نگار ماندن»، بلکه برای ماندنِ روزنامه نگاریِ عقلانی و اخلاقی، به مثابه یکی از ابزارهای زیستِ عقلانی و اخلاقی در این دیار و در این دوران.

وقفه اخیر در انتشار «الفبا» مقارن شد با سالمرگ میرزا حسن رشدیه. هم‌ او که خشت روی خشت نهاد برای تأسیس مدارس جدید، اما لشگر «جهل و جنون» با ویرانی دیوار و سقف همان مدارس، پاسخی ماندگار در بساطش نهاد به یادگار؛ « تاوان آگاهی از آبادی، ویرانی با تیشه‌ی جهل است در این دیار».

ما ماندیم. اگرچه «ما» نیست جز جمع ِمن و تنهایی. و این «الفبا»ی آگاهی‌ست برای «تو».


 

  • روزنامه آنلاین الفبا

نوشته های مرتبط

{"qurey":{"category__in":[42],"post__not_in":[501844],"posts_per_page":3,"ignore_sticky_posts":1,"orderby":"rand","post_type":"post"},"title":"\u0647\u0645\u0647","post_title":1,"between":"40px","layout":"grid","grid_layout":"grid_3","padding":{"left":"20","top":"20","right":"20","bottom":"20"},"ratio":"rd-ratio75","image_size":"medium","excerpt":"","alignment":"right","meta_layout":{"between":"between-2","layout":"layout-3"},"box_layout":"none","image_effect":"grow","caption_effect":"imghvr-fade","key":"related","post_type":"post","action":"reza_post_grid_3","post_status":"publish"}

میرزا رضا در پنسیلوانیا

شکاف در سه کاف

ساده‌نگاری و ساده‌انگاری

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ها

{"number":"8","cats":"","orderby":"","post_title":1,"title":"\u0647\u0645\u0647","excerpt":"","excerpt_limit":"","title_limit":"","meta":{"meta_category":"","meta_author":"","meta_date":"","meta_view":"","meta_comments":""},"list_layout":"list_1","featured_layout":"featured_1","between":"40px","image_size":"full","ratio":"rd-ratio75","image_width":"40","box_layout":"boxed-details","caption_layout":"","key":"widget_blog_list","post_type":"post","action":"reza_post_list_1","post_status":"publish"}

مخلوقات اشرف

بازگشت به جدید

دو حکومت، دو بختیار، دو ترور

خریدِ حمید

تقلید تولید و تولید مقلد

ایران و کاتخونِ شیعه

پیکار با انکار ایران

بی‌شـرف

برچسب نوشته ها

انقلاب مشق سیاست اسلام اپوزیسیون فلسفه روشنفکری انتخابات فقه اصلاحات ایران اخلاق مشروطیت مشروطه مارکسیسم پهلوی سینما دین هنر زنان

instagram

نی ما جوادپور مجموعه آثارنی ما جوادپور

و این منم؛ گفته‌ها و نوشته‌ها، نه آن‌که می‌گفت و می‌نوشت
#