نی ما جوادپورمجموعه آثار نی ما جوادپور نی ما جوادپور

  • برنامه ها
    • مشق
    • مـکـتـوم
    • انتهای نهایت
  • مقالات و مقولات
  • روزنگار
  • سـخنرانی و درسگفتار
  • اشعار
  • پیشنهاد و معرفی
  • کتاب
  • روزنامه آنلاین تقریر
  • ارتباط با من

نی ما جوادپورمجموعه آثار نی ما جوادپور نی ما جوادپور

  • برنامه ها
    • مشق
    • مـکـتـوم
    • انتهای نهایت
  • مقالات و مقولات
  • روزنگار
  • سـخنرانی و درسگفتار
  • اشعار
  • پیشنهاد و معرفی
  • کتاب
  • روزنامه آنلاین تقریر
  • ارتباط با من
  • صفحه خانگی
  • >
  • مقالات و مقولات
  • >
  • به بخشیده شده‌گان چه بخشیدیم؟

درنگی در «فرمان عفو» رهبری درباره معترضان بازداشت شده
به بخشیده شده‌گان چه بخشیدیم؟

  • فوریه 7, 2023

موافقت رهبر انقلاب با پیشنهاد رئیس قوه‌قضاییه درباره عفو و تخفیف مجازات عده‌ای از متهمان و مجرمان در اعتراضات اخیر، دارای دو وجه از منظر قضایی و سیاسی است.

از منظر قضایی، بر اساس مشاهده و بررسی سخنان رهبری پس از اعتراضات اخیر، تأکید ایشان بر این نکته آشکار است که «با تمامی معترضان نباید به یک شکل برخورد قضایی صورت گیرد». بر این اساس، در همین «فرمان عفو» اخیر نیز به این مورد اشاره شده است که عده‌ای از بازداشت شده‌گان در اعتراضات اخیر که دارای اتهامات مربوط به جرح و قتل و ارتباط با سرویس‌های جاسوسی و… هستند، شامل این عفو نشده‌اند. به دیگر بیان، همان‌گونه که متولیان نظام سیاسی حاکم در ماه‌های اخیر بارها بر این نکته تأکید کرده‌اند، «با فریب خوردگان در حوادث اخیر، برخورد قضایی متفاوتی خواهد شد نسبت به سایر معترضان دستگیر شده». بنابراین، نتیجه‌ای که از منظر قضایی درباره «فرمان عفو» اخیر می‌توان گرفت این است که افراد مورد عفو قرار گرفته از جانب نظام به عنوان افرادی «فریب‌خورده» شناخته شده، و مورد عفو و تخفیف مجازات قرار گرفته‌اند.

این نکته از منظر قضایی دارای قابلیت‌های بسیار خطرخیز و آفت‌باری است. این اصل که «اغفال» یا «فریب‌خورده‌گی» در کدام یک از جرائم می‌تواند باعث تخفیف مجازات یا حتی سلب مجازات شود، مبتنی بر تفسیر موسّعی است که از عبارت «فریب‌خوردگی» از جانب مسئولان قضایی کشور، صورت می‌گیرد. اما می‌دانیم که در بسیاری از جرائم مربوط به عرصه‌ی سیاست، از قضا، همین «فریب‌خورده‌گی» به عنوان یکی از مبانی مجازاتِ مجرم لحاظ می‌شود.

توجه به این نکته دارای غایت اهمیت است که «فریب‌خورده‌گی» تا آن‌جا و آن‌گاه که در ساحت رفتارِ فرد ظهور و بروز نداشته باشد، هرگز نمی‌تواند دارای بارِ حقوقی و قابل مواجهه از منظر قضایی باشد. برای نمونه، اگر من در عرصه‌ی نظر، دچار جهل یا خرافه یا خطا یا توهم شوم، تا این وجه «ذهنی»، دارای ظهور و بروز در گفتار یا کردار من نباشد، هرگز نمی‌تواند دارای قابلیت مواجهه از منظر حقوقی و قضایی باشد. اما در بسیاری از نظامات ایدئولوژیک، متولیان نظام در عرصه‌ی قضایی، عده‌ای از مردم را متهم می‌کنند که مبتلا همین چهار مورداخیر، (جهل، خرافه، خطا، توهم) هستند، و این همین ابتلا را ورای ظهور و بروز در رفتار (گفتار و کردار) دارای قابلیت مواجهه از منظر قضایی و حقوقی می دانند.

برای نمونه، یک شهروند ایرانیِ آتئیست، با قرار گرفتن در شرایط استخدام در یکی از ادارات رسمی کشور، اگر به طرح این «باور» خود درباره آتئیست بودن بپردازد، فارغ از در نظر داشتن این‌که آن «باور» چگونه در رفتار او ظهور و بروز می‌کند، و آن رفتارِ ظهور و بروز یافته چگونه در زاویه با قوانین کشور قرار می‌گیرد، از «حقوق شهروندی» محروم می‌شود. این محرومیت از «حقوق شهروندی» بر این اساس، مصداق بارزِ مواجهه‌ی قضایی آن نظام سیاسی با «ذهن» افراد، ورای «رفتار» ایشان است.

با توجه به این نکته، وارد عرصه‌ی توالی و توابع سیاسی این‌گونه «فرمان عفو» می‌شویم. در این عرصه، نظام سیاسی حاکم، به طرح این مدعا می‌پردازد که این بخش از معترضان بازداشت شده، از منظر ذهنی «فریب‌خورده‌اند»، و علت‌العلل آن نوع رفتار اعتراضی ایشان نیز همین «فریب‌خورده‌گی» بوده است. و این در حالی است که بدون تردید اکثریت قریب به اتفاق این افراد، مطلقاً معتقد به این اتهام نیستند و خود را «فریب‌خورده» نمی‌دانند. در این میان، تکیه و تأکید بر روش «اعترافات تلویزیونی» و سایر روش‌هایی از این نوع و لون نیز مطلقاً اعتبار خود در افکار عمومی از دست داده است. و چون چنین است، حتی اگر این افراد آشکارا اعلام کنند که «ما فریب‌خورده‌ایم»، دو پرسش ستبر و سترگ در میان خواهد بود؛ نخست این‌که چرا و چگونه فردی که آن‌مایه مُصمم پا در میدان اعتراضات خیابانی نهاده، پس از چند ماه بازداشت، به «فریب‌خورده‌گی» خود پی برده لست؟ و دو دیگر آن‌که، آیا کسی که بر اساس «فریب‌خورده‌گی» پا در میدان اعتراضات خیابانی نهاده را نمی‌توان به راحتی در دوران بازداشت «فریب داد» که خود را «فریب‌خورده» بداند یا بنامد؟!

بر این اساس، در این‌جا با افرادی مواجه‌ایم که به علل و دلایل متعدد و متنوع، پا در میدان اعتراضات خیابانی نهاده، و بازداشت شده‌اند، و پس از آن، به عنوان افرادی «فریب‌خورده» مورد عفو قرار گرفته‌اند. و این افراد، پس از صدور «فرمان عفو»، با دو مشکل جدید مواجه خواهند بود. نخست این‌که، در اعتراض به مشکلات کشور –بر اساس تأیید قوه قضاییه- بدون مأموریت از جانب بیگانه‌گان، و بدون آتش‌سوزی امکان و ادارات، و بدون جرح و قتل اشخاص، بازداشت و راهی زندان شده‌اند، و دیگر آن‌که، پس از این نوع مواجهه‌ی نظام سیاسی و قضایی کشور، به عنوان افرادی «فریب‌خورده» معرفی شده‌اند.

این افراد، این دو مشکل جدید را بدون تردید، پس از این با خود حمل خواهند کرد و توابع و توالی و نتایج آن‌ها را هم ایشان، و هم نظام سیاسی، و هم سایر شهروندان در عرصه‌ی عمومی به صورت انواع رفتارهای رادیکال، یا در قالب مهاجرت و آواره‌گی از کشور، خواهند دید.

این افراد، پس از آزادی، نخواهند توانست خود را «فریب دهند» که در راستای اعتراض به مرگ مهسا امینی و شرایط نابسامان کشور، فریب خورده بودند. عدم توانایی ایشان در «فریب‌خورده» دانستن خود، آن‌جا و آن‌گاه که با توانایی نظام سیاسی حاکم در راستای «فریب‌خورده» نامیدن ایشان قرار می‌گیرد، فرجام محتومی خواهد داشت آغشته به انواع رادیکالیسم.

با توجه به آن‌چه مطرح شد، فرآورده‌ی آزادی ایشان از حبس و بازداشت، اگرچه قابل تأیید است، اما فرآیند نوع مواجهه‌ی سیاسی با این افراد در عرصه‌ی قضایی، فرآیندی غلط و آفت‌بار است.


  • اخلاقاعتراضاتبخششحقوقرهبریعفوقوه قضاییه

نوشته های مرتبط

{"qurey":{"category__in":[42],"post__not_in":[502599],"posts_per_page":3,"ignore_sticky_posts":1,"orderby":"rand","post_type":"post"},"title":"\u0647\u0645\u0647","post_title":1,"between":"40px","layout":"grid","grid_layout":"grid_3","padding":{"left":"20","top":"20","right":"20","bottom":"20"},"ratio":"rd-ratio75","image_size":"medium","excerpt":"","alignment":"right","meta_layout":{"between":"between-2","layout":"layout-3"},"box_layout":"none","image_effect":"grow","caption_effect":"imghvr-fade","key":"related","post_type":"post","action":"reza_post_grid_3","post_status":"publish"}

خریدِ حمید

آموزگار رفتن‌های ماندگار

همیشه پای یک دست در میان نیست

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ها

{"number":"8","cats":"","orderby":"","post_title":1,"title":"\u0647\u0645\u0647","excerpt":"","excerpt_limit":"","title_limit":"","meta":{"meta_category":"","meta_author":"","meta_date":"","meta_view":"","meta_comments":""},"list_layout":"list_1","featured_layout":"featured_1","between":"40px","image_size":"full","ratio":"rd-ratio75","image_width":"40","box_layout":"boxed-details","caption_layout":"","key":"widget_blog_list","post_type":"post","action":"reza_post_list_1","post_status":"publish"}

مخلوقات اشرف

بازگشت به جدید

دو حکومت، دو بختیار، دو ترور

خریدِ حمید

تقلید تولید و تولید مقلد

ایران و کاتخونِ شیعه

پیکار با انکار ایران

بی‌شـرف

برچسب نوشته ها

انقلاب مشق سیاست اسلام اپوزیسیون فلسفه روشنفکری انتخابات فقه اصلاحات ایران اخلاق مشروطیت مشروطه مارکسیسم پهلوی سینما دین هنر زنان

instagram

نی ما جوادپور مجموعه آثارنی ما جوادپور

و این منم؛ گفته‌ها و نوشته‌ها، نه آن‌که می‌گفت و می‌نوشت
#