نی ما جوادپورمجموعه آثار نی ما جوادپور نی ما جوادپور

  • برنامه ها
    • مشق
    • مـکـتـوم
    • انتهای نهایت
  • مقالات و مقولات
  • روزنگار
  • سـخنرانی و درسگفتار
  • اشعار
  • پیشنهاد و معرفی
  • کتاب
  • روزنامه آنلاین تقریر
  • ارتباط با من

نی ما جوادپورمجموعه آثار نی ما جوادپور نی ما جوادپور

  • برنامه ها
    • مشق
    • مـکـتـوم
    • انتهای نهایت
  • مقالات و مقولات
  • روزنگار
  • سـخنرانی و درسگفتار
  • اشعار
  • پیشنهاد و معرفی
  • کتاب
  • روزنامه آنلاین تقریر
  • ارتباط با من
  • صفحه خانگی
  • >
  • مقالات و مقولات
  • >
  • افشاگری در باران بحران

افشاگری در باران بحران

  • مارس 28, 2021
 

“برخی می گویند چرا تمام مسایل دولت به مردم گفته نمی شود، نمی گوییم، چون اگر گفتن آن برای مردم و وحدت کشور مفید نباشد کار در کشور سخت تر می شود .چیزها در دل دارم، شهامت گفتنش را دارم، ولی گفتن آن را برای کشور مفید نمی دانم”.

این سخنان حسن روحانی در سفر اخیر به زادگاهش، بار دیگر از جانب هواداران او به مثابه پایبندی رئیس جمهور به شعار مبنایی دولت تحت عنوان “اعتدالگرایی” ارزیابی شد و در سوی دیگر ماجرا به مثابه پیامی به انواع عتاب و تهدید آلوده بود برای مخالفان دولت که باعث شکستن ِ”روزه سکوت” روحانی نشوند.

اینگونه مواجهه ی سیاسی با احبا و اعدا در یک دهه گذشته بارها و بارها از جانب روسای جمهور در ایران تکرار شده است، مواجهه ای از این قرار و بر این مدار که ایشان نخست با طرح وعده ها و ارائه شعارهای جنجالی و دلفریب در راستای جلب و جذب آراء عمومی حرکت کنند و پس از در دست گرفتن زمام قدرت، علت العلل عدم تحقق آنگونه وعده ها و شعارها را عواملی بدانند که افشای آنها را “برای کشور مفید ندانند”!

به یاد آورید دستهای سلف حسن روحانی در صحن علنی مجلس را که برای برون کشیدن لیست مفسدان اقتصادی در جیب فرو رفته بود و تنها در موسم تبلیغات انتخاباتی برای طلب رای برون می آمد و بس، و از دیگر سو رئیس جمهور کنونی را که در موسم انتخابات شمشیر شعار به یک دست، با دستی دیگر طلب رای می کرد و البته پس از به دست گرفتن زمام قدرت، هر دو دست را بر دهان نهاده اینگونه به توجیه سکوت می پرداخت که ؛ ” چیزها در دل دارم، شهامت گفتنش را دارم، ولی گفتن آن را برای کشور مفید نمی دانم”.

در این میان با توسل و تمسک به ریسمان مندرس ِ مسئله ی “اختیارات رئیس جمهور” نیز دیگر نمی توان استر مسئولیت را به بستر محدودیت کشاند و پس از نمایش امواج خروشان ِ بحر وعده ها، فارغ از تمنای تشنگان ماند و خود را تنها “تدارکاتچی” خواند.

اینگونه است که همین حسن روحانی در حالی خود را دارای “شهامت گفتن” می داند و در عین حال “نمی گوید”، که هم او آنجا و آنگاه که از جانب همقطاران خود به دلیل “سخن نگفتن با مردم” مورد نقد قرار می گیرد، یکباره آن تیغ نقد را با اینگونه سخنان خطاب به مقامات ارشد دولت، از گلوی خود بر می گیرد و به سوی ایشان نشانه می رود که ؛

” ما با مردم کم حرف می‌زنیم. مدیران دولتی ما روزه سکوت گرفته‌اند. نمی‌دانم از چه می‌ترسند. هر کس درپست مدیریتی خود باید بداند طبق قانون اساسی و وظیفه شرعی، دارای توانمندی بالایی است و باید به وظیفه خود عمل کند و اگر می‌ترسد و از اخم این و آن هراس دارد، باید کنار برود. واجب نیست این افراد تا پایان چهار سال بر صندلی خود بنشینند.”

و یا اینکه ؛ “من خواهش می‌کنم تمام دستگاه‌های دولتی با مردم مرتب حرف بزنید … اگر کسی می‌خواهد اخلال کند و تشویش افکار عمومی کند و آنها را ناامید کند پاسخ دهیم، روابط عمومی‌ها امروز یک مسئولیت سنگین‌تری بر دوش دارند. همان لحظه که حرفی گفته می‌شود و نارواست آنی پاسخ و جواب دهیم”.

و یا باز هم اینکه ؛ “مدیران دولتی به تهدیدات اعتنا نکنند و اگر می‌ترسند به آن‌ها جواب بدهند به من بگویند که جواب آن‌ها را بدهم”.

اما اینگونه اتخاذ موضع در شرایط سیاسی کنونی از جانب رئیس جمهور را مقایسه کنید با مشی کسی چون محمود احمدی نژاد پس از انتقال قدرت به حسن روحانی در خرداد 1392.

بدون تردید حتی سرسخت ترین مخالفان احمدی نژاد نیز نمی توانند بر این نکته مهر تایید تگذارند که او طی حدود بیش از سه سال پس از پایان دوران ریاست جمهوری اش، در برابر امواج خروشان انتقادات و اعتراضات اعضای دولت روحانی و هواداران او، “روزه سکوت” گرفت.

احمدی نژاد در ادامه آنجا و آنگاه به میدان پاسخگویی و دفاع از عملکرد دولت خود و پس از آن به میدان تهاجم علیه رقبا وارد شد که بار دیگر نیازمند کسب آراء عمومی برای بازگشت به عرصه قدرت در آستانه انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری قرار داشت.

هم او و هم حسن روحانی در دورانی که مستقر در وادی “قدرت” بودند، با بهره گیری از ابزار ِ موجود در این عرصه می کوشیدند تا ضمن دفاع از خود و هجمه علیه مخالفان، خود را از لغزش به پرتگاه هایی که رقبای خارج از “قدرت” بواسطه ی جنجالها و حاشیه ها ایجاد می کردند مصون بدارند.

و مگر نه آنکه خصوصا و مشخصا در دو سال ِ انتهایی دوران زمامداری احمدی نژاد اینگونه حواشی و جنجالها با اسم رمز ِ “جریان انحرافی” در نهایت سبب شد تا احمدی نژاد به همان پرتگاهی بلغزد که تا اطلاع ثانوی راهی از آن به عرصه “قدرت” نخواهد یافت …

یکی از مهم ترین ابزارهای موجود در دستان ِ روسای جمهور برای درنغلتیدن به چنین پرتگاه هایی، به همراه داشتن و حفظ و افزایش ِ آراء عمومی به پشتوانه ی تحقق وعده های انتخاباتی و بهبود شرایط معیشتی مردم است. ابزاری که بدون تردید حسن روحانی هرچه از  خرداد 96 پیشتر آمده، از آن بیشتر محروم شده است.

لگدی که دولت ترامپ به صندلی برجام زد، سبب شد تا نقطه ی ثقل اعتماد عمومی به وعده های روحانی بسیار مورد آسیب واقع شود، و از همین منظر است که هواداران او طیف “دلواپسان” و دولت ترامپ را دو روی یک سکه می دانند، چرا که بر اثر فشارهای اقتصادی پس از برقراری مجدد ِ نظام تحریم ها علیه ایران، در عسرت قرار گرفتن اکثریت مردم از وجه معیشت، آن ابزار مذکور را از دستان روحانی خارج کرد.

در این شرایط است که با توجه به نزدیک شدن به موسم انتخابات مجلس شورای اسلامی و وزن کشی ِ سیاسی ِ دوباره ای که در عرصه سیاسی کشور انجام خواهد شد و البته پس از آن نیز دوران ِ انتهایی ِ زمامداری دولت روحانی، آنچه بیش از پیش در این عرصه شاهد خواهیم بود افزایش مناقشات و مجادلات میان ِ اردوگاه “اعتدالیون” و رقبا و منتقدان و مخالفان آنهاست.

هرچند نباید این نکته ی دارای غایت اهمیت را نیز از نظر دور داشت که یکی از بنیادی ترین شانس های حسن روحانی این است که در شرایط کنونی، دارای هیچ رقیب سیاسی سرشناسی نیست که از توان و امکان ِ ایجاد اجماع عمومی در مواجهه با او برای کسب قدرت برخوردار باشد.

علیرغم این مسئله ی مهم، طیف ِ مخالفان و منتقدان ِ دولت ِ کنونی که دارای جایگاه و پایگاه ِ “حکومتی” هستند در ادامه ناگزیر از ائتلافی نامرئی با مخالفان و منتقدان ِ “غیر حکومتی” این دولت خواهند شد برای برّان تر کردن تیغ ِ حاشیه ها و در غلتاندن ِ این دولت به همان پرتگاهی که در دو سال پایانی زمامداری محمود احمدی نژاد، طراحی و سازماندهی شد.

و از همین منظر است که در هفته های اخیر چهره های شاخصی از تئوریسن ها و سیاسیون ِ هوادار دولت روحانی، راه چاره را برای این دولت، نه ادامه ی “روزه سکوت”، بلکه مواجهه ی “افشاگرانه” علیه اردوگاه رقیب دانسته اند.

در نمونه ای مشخص و البته در نوع خود حیرت انگیز، یکی از چهره های سرشناس “فراکسیون امید” در هفته گذشته اعلام کرد ؛ ” ما خوشحالیم که توانستیم فرهنگ شفافیت را با تکرار این واژه و تکرار این گفتمان ایجاد کنیم و شفافیت هم اکنون به عنوان یک فرهنگ درآمده است ما همچنین پیشنهاد روز ملی افشا را مطرح کرده‌ایم”.

مُرکب طرح پیشنهاد “روز ملی افشا” از جانب محمود صادقی هنوز خشک نشده بود که سعید حجاریان در جمع دانشجویان در دانشگاه تربیت مدرس گفت ؛ ” افشاگری به هر طریق ممکن، وظیفه دانشجویانی است که، علاقه دارند کشور را به نحوی از شر گروه‌های خودسر خلاص کنند…شاید روزنامه‌ها نتوانند آنچنان که باید و شاید به این کار مبادرت ورزند اما فضای مجازی محل مناسبی برای روشنگری است”.

دمیدن در صور ترغیب به “افشاگری” علیه رقبای سیاسی، از جانب هواداران ِ دولت، گشودن دروازه ی میدان مبارزه به روی گروه های متعدد با انگیزه های متنوع است.

به یاد آورید وزیر سابق علوم در دولت یازدهم را که در تنگنای “افشای بورسیه ها”، چگونه با تیغ استیضاح و برکناری مواجه شد و هم او بود که در جلسه استیضاح بعنوان آخرین سخنان در جایگاه وزیر ِ دولت روحانی گفت ؛ ” این افشاگری از کجا در مرام دین ما آمد چه کسی گفته است افشاگری حلال است. آبروی کسی را بردن وقتی مجال دفاع از خود را ندارد در کجای دین ماست؟ أینَ تذهبون!”

اینک در شرایطی که چرخهای “کارآمدی” دلیجان ِدولت در گل نشسته و آن را امکان و توان پیش رفتن در مسیر تحقق وعده ها نیست، عده ای علت اینگونه توقف را می کوشند تنها در سنگهایی خلاصه کنند که از اطراف جاده به سوی آن پرتاب می شود، در حالی که رصد دقیق و عمیق شرایط و بررسی سیر حوادث و وقایع به وضوح نشان می دهد که چنین نیست.

پر واضح است که اگر چرخهای این دلیجان اینگونه در گل ننشسته بود، سرعت ِ عبور آن از جاده ها به گونه ای بود که نه امکان پرتاب سنگی وجود داشت و نه نیازی به “افشای” سنگ اندازان احساس می شد.

بر سبیل مثال خانواده ای را در نظر داشته باشید که مرد و زن و فرزندان همگی در طول هفته مشغول به کارهای خود هستند و در این شرایط است که تنشها و مناقشات میان آنها حتی در صورت وجود، مشهود نیست. اما اگر همگی و یا اکثر افراد این خانواده بیکار و خانه نشین شوند، آتش ِ آن تنشها و مناقشات شعله ور و خانمان سوز می شود، چرا که در دوران توقف و سکون و رکود است که بواسطه ی پیش نرفتن ِ سفینه ی امور، در آسمانِ توقف ِ مبتنی بر حضور، از ابرهای عبور ِ حوادث جز باران ِ بحران نمی بارد.

البته در ضمن نباید این نکته را نیز از نظر دور داشت که در روزگار ِ به گل نشستن ِ چرخهای این دلیجان، مخالفان این دولت نیز از دل و جان می کوشند تا تمامی بارهای دیگر را از شانه ی مسئولیت خود برداشته و بر سقف این دلیجان بگذارند، اما بازهم مگر نه آنکه همین رئیس جمهور کنونی و هواداران او بودند که در خرداد 92 و 96 سقف دلیجان را آنچنان بر ستون وعده ها گستردند که از همان دوران امکان تصور فرجامی جز به گل نشستن ِ چرخهای آن در عالم واقع وجود نداشت …

دلیجان در گل مانده ی دولت این روزها از بیرون با سنگهای مخالفان مواجه است و سیاست ِ صاحبان این دلیجان نیز پرتاب سنگهای “افشاگری” علیه مخالفان است، در این میان “امکاناتی” همچون فضای مجازی،دانشگاه ها و رسانه های رسمی بار دیگر به “ابزارهایی” تقلیل خواهند یافت جهت جدال در سطح ِ سیاست.  

اما دریغ که مسافران ِ ساکن در دلیجان را نیز، راه بهبود اوضاع جز گذر از این سطح در خاطر نمی گنجد.

 


 

  • حسن روحانیدولت

نوشته های مرتبط

{"qurey":{"category__in":[42],"post__not_in":[501253],"posts_per_page":3,"ignore_sticky_posts":1,"orderby":"rand","post_type":"post"},"title":"\u0647\u0645\u0647","post_title":1,"between":"40px","layout":"grid","grid_layout":"grid_3","padding":{"left":"20","top":"20","right":"20","bottom":"20"},"ratio":"rd-ratio75","image_size":"medium","excerpt":"","alignment":"right","meta_layout":{"between":"between-2","layout":"layout-3"},"box_layout":"none","image_effect":"grow","caption_effect":"imghvr-fade","key":"related","post_type":"post","action":"reza_post_grid_3","post_status":"publish"}

رضاچاه

توهمِ تو هم

جامعه شناسی رفقا

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ها

{"number":"8","cats":"","orderby":"","post_title":1,"title":"\u0647\u0645\u0647","excerpt":"","excerpt_limit":"","title_limit":"","meta":{"meta_category":"","meta_author":"","meta_date":"","meta_view":"","meta_comments":""},"list_layout":"list_1","featured_layout":"featured_1","between":"40px","image_size":"full","ratio":"rd-ratio75","image_width":"40","box_layout":"boxed-details","caption_layout":"","key":"widget_blog_list","post_type":"post","action":"reza_post_list_1","post_status":"publish"}

مخلوقات اشرف

بازگشت به جدید

دو حکومت، دو بختیار، دو ترور

خریدِ حمید

تقلید تولید و تولید مقلد

ایران و کاتخونِ شیعه

پیکار با انکار ایران

بی‌شـرف

برچسب نوشته ها

انقلاب مشق سیاست اسلام اپوزیسیون فلسفه روشنفکری انتخابات فقه اصلاحات ایران اخلاق مشروطیت مشروطه مارکسیسم پهلوی سینما دین هنر زنان

instagram

نی ما جوادپور مجموعه آثارنی ما جوادپور

و این منم؛ گفته‌ها و نوشته‌ها، نه آن‌که می‌گفت و می‌نوشت
#